معنی نهایه العقول
حل جدول
اثری از امام فخر رازی
خالق اثر بستان العقول
ناصرخسرو
اثری از امام فخر رازی
اسرارالنجوم، اصول عقاید، المباحث المشرقیه، تحصیل الحق، جامع العلوم، حفظ البدن، مفاتیح الغیب، نهایه العقول
لغت نامه دهخدا
نهایه. [ن ِ ی َ] (ع اِ) نهایه. نهایت. پایان. رجوع به نهایت شود.
ذوی العقول
ذوی العقول. [ذَ وِل ْ ع ُ] (ع ص مرکب، اِ مرکب) اولوالباب. خردمندان. صاحب خردان. ذوی الحجی. مقابل غیر ذوی العقول. بیخردان.
فرهنگ فارسی هوشیار
نهایت در فارسی فرجام بافدم هم چنان سرمه که دخت خوبروی هم بسان گرد بر دارد ازوی گر چه هر روزاندکی بر داردش بافدم روزی به پایان آردش (رودکی) چه بایدت کردن چنین بافدم مگر خانه روبی چوروبه به دم (ابوشکور بلخی)
لاالی نهایه
بی نهایت بی حد و حصر: هم چنان الله از خود صد هزار صورت مینماید در من از حس و دریافت او و صور با تجملان و خوبان و عشقهای ایشان و موزونیها و صور عقلیات وحور وقصور و و آب روان و عجایبهای دیگر لا الی نهایه.
لا نهایه
لا نهایت در فارسی: بی پایان بیمرز اسر
ضعفا ء العقول
جمع ضعیف العقل: یا خواسته است که ضعقا ء العقول و محدثان این علم را بدین سوال بیازماید.
ذوی العقول
فرهیختگان صاحب خردان بخردان عاقلان
محیر العقول
قزوینی بر آن است که این زبانزد را ترکان ساخته اند از تازی هاژنده ی خرد - سر گرداننده حیران کننده عقلها سرگردان کننده
لا الی نهایه
بی پایان
فرهنگ معین
(ذَ وِ لْ عُ قُ) [ع. ذوالعقول] (ص مر.) خردمندان، بخردان.
فرهنگ فارسی آزاد
ذَهَلَتِ العُقُول، عقلها حیران و قاصر شدند
فرهنگ عمید
صاحبان عقل، مردمان عاقل، خردمندان،
معادل ابجد
308